بار گران کشیده ام زخم زبان شنیده ام
هجده سر بریده ی به روی نیزه دیده ام
یک اربعین گذشته و من از اسارت آمدم
از شام و کوفه عاقبت بهر زیارت آمدم
شرح کدامین غصه ات با تو بگویم یا اخا
فرصت نمی دهد مرا قفل گلویم یا اخا
منزل به منزل بوده ام با قاتل تو همسفر
سیلی نخورده بین ما حتی نمانده یک نفر
در مجلس نامحرمان مرگ از خدا کردم طلب
لب تو بود و خیزران که جان من آمد به لب
بیا بزرگی کن مگیر از من سراغ دخترت
در گوشه ی خرابه ماند کنار ببریده سرت
9دی روز شناخت وشکست فتنه گر وفتنه گران
تو ,اربعین ,ام ,ی ,جان ,نفردر ,از خدا ,مرگ از ,نامحرمان مرگ ,مجلس نامحرمان ,خدا کردم
درباره این سایت